اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

نبض زندگي

روزهای بلغارستان

برای مسافرت خارجی امسال تابستون اول قرار بود چون عمو سعید و خاله الهام آنتالیا رو دوست داشتن بریم اونجا مامان مونا هم بدش نمیومد دوباره بره آنتالیا چون تو سفر اول خیلی خیلی بهش خوش گذشته بود ولی بعد از اینکه برنامه خاله الهام و عمو سعید برای مسافرت بهم خورد بابامحمد گفت بیا یه جای جدید رو تجربه کنیم وپیشنهاد بلغارستان ( وارنا )رو داد. روز 29 شهریور ساعت 9 از خونه به اتفاق عزیز فریده به سمت فرودگاه امام خمینی حرکت کردیم و ساعت 10:30 رسیدیم و بعد از تحویل چمدانها و عبور از بازرسی وارد سالن ترانزیت شدیم و خلاصه ساعت 12 پرواز کردیم به سمت وارنا که 3 ساعت و 40 دقیقه مدت پرواز بود و تو این مدت پسرم بیشتر زمان رو خواب بود و وقتی هم بیدار شد اصلا...
28 شهريور 1394

تولدت دو سالگی پسرم

میلاد تو شیرین ترین  بهانه ایست که میتوان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست . میلاد تو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم. تولد امسال پسرم هم به خوبی برگزار شد و به پسرم کلی خوش گذشت و چون علاقه به باب اسفنجی داشت کیک و یه سری تزینات به شکل باب اسفنجی بود .  کادوهای پسرم : مامان مونا و بابا محمد : جاز اسباب بازی و آویز اسم امیرعلی  مامان فرخ و بابا عباس : هلیکوپتر  خاله شیما و دایی محمد امین : آویز شکل ماشین فولکس عمه مریم و امیرعلی و آرمان و آرمین : سه چرخه عزیز فریده :میز نقاشی عمو مسعود و زن عمو ساناز: بل...
18 شهريور 1394

نانوای با ذوق

امروز پسرم با بابا محمد رفته بود خونه عزیز فریده تا مامان مونا با خیال راحت خونه تکونی بکنه . بعدم با عزیز فریده رفته بوده نانوایی که آقای شاطر با ذوق و مهربون یه نون شکل قلب برای پسرم پخته بوده و بهش داده بوده دستش درد نکنه. بابا محمد میگفت پسرمون کلی با عمو مسعود مهربونش بازی کرده و حسابی شیطونی کرده و حتما هم بهش کلی خوش گذشته . خوشحالم که همه دوستت دارن و خیلی هم باهات مهربونن . ...
13 شهريور 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد